نبرداساطیر-رستاخیز-آمازیا

 

در بازی‌های ویدئویی خارجی که تاکنون عرضه شده‌اند کاراکترهای زن، بصورت قهرمانانی جنگجو و تا دندان مسلح طراحی شده‌اند. لاراکرافت اولین گزینه‌ای است که به ذهن می‌رسد و او نمونه‌ای از قهرمان‌سازی غربی برای جنس مونث می‌باشد. آنچه که عرف می‌پذیرد این است که در کارهایی که نیاز به قدرت دارند، به دلیل وجود نیروی جسمی قویتر، مردها مشارکت کنند. اما جایی که صحبت از تجارت باشد و پای پول به میان آید، دست به هر اقدامی زده می‌شود تا مخاطب جذب یک بازی تجاری شود. بله بازی‌ها اول از همه جنبه درآمدزایی برای شرکت‌های بزرگ ناشر دارند. پس اینجاست که سود و تجارت جای عقلانیت را می‌گیرد. نتیجه می‌شود استفاده ابزاری از ویژگی‌های زنانه مثل ظاهر زیبا، اندام جذاب و صدای اغواگرانه برای جذب افراد بیشتر به سمت بازی.

اما وضعیت در تولیدات داخلی خودمان چگونه است؟ کاراکترهای زن برآمده از فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی طراحی می‌شوند یا تحت تاثیر فرهنگ تهاجمی غرب قرار گرفته‌اند؟

به سراغ چندین بازی ایرانی می‌رویم تا ببینیم اوضاع از چه قرار است.

 

رستاخیز

بازی رستاخیز یک بازی اکشن استراتژی است. فضای بازی اسطوره‌ای و فانتزی بوده و شخصیت‌های ایرانی مثل ضحاک و فریدون در کنار بسیاری از کاراکترهای برگرفته از بازی‌های خارجی قرار گرفته‌اند. هر کاراکتر بازی برای حمله از جادوهای مختلفی استفاده می‌کند. البته ظاهر کاراکترهای این بازی بیشتر از اینکه ما را یاد فرهنگ خودمان بیاندازد، بازی‌هایی با المان‌ها و نمادهای فراماسونری را یادآور می‌شود. مثلاً فریدون در این بازی دارای یک عصای تک چشم است که با آن جادو می‌کند و همه قهرمان‌ها بعد از تمام شدن نوار جانشان تبدیل به هیولا می‌شوند! در ابتدای این بازی از بین سه قهرمان به نام‌های کاوه، ایرج و یک قهرمان زن به نام ارنواز می‌بایست یکی را انتخاب کنید. در توضیح این کاراکتر آمده است: "موجودی جادویی از جنس آتش که قدرت تخریب تیمی دارد" و در توضیحات تکمیلی آمده: "الهه آتش. از قدرتمندترین مبارزان این مرز و بوم که حملات آتشینش تا چندین نوبت بر روی دشمنان باقی میماند و  ..." در دین ما جادو یک امر منفی معرفی شده است که باید از آن دوری جست؛ در حالی که در اکثر بازی‌های تولید داخل شاهد کپی برداری یک به یک اجزای بازی‌های خارجی هستیم. حتی پوشش این کاراکتر هم هیچ تناسبی با فرهنگمان ندارد و در منوی بازی دارای لباسی غیر پوشیده و اندامی برجسته است. در این بازی مبارزینی نیز قابل انتخاب هستند که در جلوی قهرمان جای می‌گیرند و با حریف می‌جنگند. در میان این مبارزین نیز کاراکتری به نام ژینا وجود دارد که او نیز با قابلیت‌های جادویی و شفا دهندگی طراحی شده و لباسی نیمه باز دارد و بخشی از سینه این کاراکتر نمایان است.

 

۴۸ درجه شرقی

48 درجه شرقی یک بازی تیراندازی سوم شخص است. بازیکن در نقش یگان ویژه ضد تروریست، به مقابله با حملات تروریستی در مناطق مختلف کشور می‌پردازد. در ابتدای بازی می‌توان از میان دو کاراکتر زن و مرد یکی را انتخاب کرد و وارد میدان نبرد شد. با اینکه در این بازی هدف ایستادگی در مقابل حملات تروریستی است، از کاراکتر زن در جایگاهی که از او انتظار نمی‌رود استفاده می‌شود. یعنی گرفتن سلاح در دست و رو در رو شدن با تروریست‌ها، پرتاب نارنجک به سمت دشمن و ... آن هم با تیپی اسپرت.

 

در بازی‌هایی از جمله نبرد اساطیر، سبقت سنگین، کلاغ ران، یورش تانک‌ها و آمازیا نیز شاهد استفاده ابزاری از جنس زن هستیم. نمایش اندام نیمه برهنه و برجسته با همان هدفی که در بازی‌های خارجی استفاده می‌شود؛ در تعدادی از بازی‌های تولید داخل به چشم می‌آید. بهتر است سازندگان در طراحی کاراکترهای زن در بازی‌ها یک تجدید نظر اساسی بکنند و بیشتر از ظاهر، به الگوسازی مثبت با توجه به داشته‌های فرهنگی خودمان بپردازند. لازمه اینکار داشتن ذوق هنرمندانه است.

 

در زمینه بازی‌های دخترانه، تاکنون بازی‌های خوبی نیز با رویکرد فرهنگی تولید شده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به بازی‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند اشاره کرد:

 

مُدا

این بازی به تقلید از بازی‌های خارجی آرایشی و تغییر لباس، توانسته نمونه بومی خوبی را برای دختران ایرانی تهیه کند. مُدا از سه بخش طراحی صورت، تغییر لباس و تغییر ظاهر منزل، تشکیل شده که هر کدام دارای آیتم‌های بسیار زیادی است که بیشتر آن‌ها قفل بوده و با سکه مجازی می‌توان این آیتم‌ها را مورد استفاده قرار داد. آموزش پوشیده بودن در بیرون از منزل در قالب یک سرگرمی جذاب برای دختران، از نکات مثبت بازی مدا است. البته مدا می‌توانست روی این موضوع که آرایش برای محیط داخل و افراد محرم بوده و برای بیرون از منزل مناسب نیست کار کند که از این مسأله غفلت شده است. مُدا با ویژگی‌هایی که دارد، برای دختران نوجوان مناسب است.

 

دخترانِ ایران

بچه‌های امروز که تکنولوژی، بخشی جدانشدنی از سبک زندگی آن‌ها شده نیاز به سرگرمی‌های جدید دارند. دختران ایران از این جنس سرگرمی‌هاست. یک داستان تعاملی تصویری جذاب با محوریت زنان موفق ایرانی. البته دختران ایران محصولی نیست که بتوان آن را یک بازی کامل نامید و بیشتر یک کتاب قصه تعاملی است. تنها یک حالت جورچین و پیدا کردن اشیاء در صفحه داستان، مینی گیم‌های دختران ایران را تشکیل می‌دهند. با این وجود و صرف نظر از نداشتن گیم پلی خاص، دختران ایران یک محصول فرهنگی مناسب است. می‌توان از چنین قصه‌های فرهنگی در ساخت بازی‌ها نیز الگوبرداری کرد. مثلاً اگر به بازی گربه قجری دقت کنیم، فضاسازی و انیمیشن‌هایی مشابه با دختران ایران دارد. پس تبدیل چنین قصه‌هایی به بازی دور از ذهن نیست.

 

خاله قزی در جست و جوی بچه‌ها

خاله قزی یک بازی رانر امتیازی است که با دویدن و پرش از روی موانع تا زمانی که نبازید ادامه می‌یابد. در داستان این بازی، شغال‌ها شبانه به شادی آباد حمله کرده و بچه‌ها را می‌دزدند. خاله قزی که متوجه موضوع می‌شود برای نجات بچه‌ها از چنگ شغال‌ها اقدام می‌کند. خاله قزی شخصیتی نیست که اسلحه به دست بگیرد و تنها با پرش روی سر شغال‌ها و قدرتی‌هایی که دارد (مثل صاعقه) دشمنانش را از سر راه بر می‌دارد. خشونت این بازی بسیار پایین است و تنها نکته‌ای که وجود دارد سختی انجام بازی برای کودکان است. انجام بازی خاله قزی به دلیل اینکه شخصیت اصلی بازی یک پیرزن است می‌تواند برای دختران خصوصاً نوجوانان جذاب باشد.

 

مجله بازی بان - شماره هفتم و هشتم

 

۴۸ درجه شرقی

رستاخیز

رستاخیز

سبقت سنگین

مُدا-دخترانِ-ایران

خاله قزی در جست و جوی بچه‌ها